مخالفت رئیسجمهور محترم و برخی دیگر از مسئولان با ارسال «لایحهبرجام» به مجلس شورای اسلامی و دلایل و توضیحاتی که برای قانونی بودن و یا به مصلحت بودن نظر خویش ارائه میکنند، پرسشهایی را به دنبال داشته است که اگر با پاسخهای قابل قبول و قانعکنندهای روبرو نشود، میتواند ابهامآفرین باشد. چرا که دولتمردان محترم نظر خود را قانونی میدانند و طرفداران ارسال برجام به مجلس شورای اسلامی، دیدگاه دولت را با اصول 77 و 125 قانون اساسی ناهمخوان تلقی میکنند و این ابهام در هر دو حالت، یعنی ارسال لایحه برجام به مجلس و یا عدم ارسال آن برای هر دو سوی ماجرا باقی خواهد ماند، مگر آن که یکی از دو دیدگاه یاد شده از پیوست منطقی و قانونی روشن و غیرقابل خدشهای برخوردار باشد.
دلایل مخالفت با ارسال لایحه برجام به مجلس شورای اسلامی به طور خلاصه- اما تقریبا کامل- در پاسخ رئیسجمهور محترم به سوال خبرنگار کیهان در کنفرانس خبری روز شنبه آمده است. ایشان میفرمایند؛
«طبق قانون اساسی، اصل 77 و 125 میگوید وقتی که یک توافقنامه یا معاهدهای امضاء شود ]باید[ آن را برای تصویب به مجلس ارسال کنند.
خوب ما که چیزی امضاء نکردیم آن چیزی که امروز دارد انجام میگیرد در واقع نسبت به اجرای یک معاهدهای است که قبلا ایران آن را پذیرفته و بحث این است که آنها میگویند که معاهده انپیتی را درست اجرا کردید یا خیر. تمام این مذاکرات برای این بود که ما ثابت کنیم که این اتهامات بیجا هست و همه بحثها برای درست اجرا شدن معاهدهای بود که قبلا ایران عضو آن شده بود.
امروز هیچ معاهده جدیدی وجود ندارد و هیچ کشور دیگری از 5+1 آن را به پارلمان خود نبرده که ما ببریم و حالا اگر ما ببریم به پارلمان یک الزامی برای دولت میشود نه برای آنها. به مجلس رفتن معنایش این است چیزی که رئیسجمهور تا حالا امضاء نکرده امضاء کند و چیزی که وزیر خارجه امضاء نکرده را امضاء کند؛ چرا ما میخواهیم یک فشاری که هیچ الزامی به آن نداریم را به مردم تحمیل کنیم؟»
درباره استدلال رئیسجمهور محترم گفتنی است؛
1- مطابق اصول 77 و 125 قانون اساسی تمامی معاهدات، مقاولهنامهها و موافقتنامههای بینالمللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد و استفساریه شورای نگهبان نیز تاکید میکند هر سند بینالمللی که برای کشور تعهدآور باشد - صرفنظر از نام و عنوان آن- نیاز به تصویب مجلس دارد از اینروی، برجام به دلیل تعهداتی که برعهده کشورمان میگذارد، باید به تصویب مجلس برسد. اما آقای رئیسجمهور میگوید ما چیزی را امضاء نکردهایم که نیاز به تصویب مجلس داشته باشد! این اظهارنظر در حالی است که:
مطابق اصل 125 قانون اساسی، امضای عهدنامهها و توافقنامهها از سوی رئیسجمهور و یا نماینده قانونی وی فقط بعد از تصویب مجلس شورای اسلامی امکانپذیر است. بنابراین؛
الف: اگر قرار است توافق وین بعدا از سوی رئیسجمهور یا نماینده ایشان به امضاء برسد- که چنین است- قبل از امضاء باید به تصویب مجلس رسیده باشد. در این نکته دقت کنید که امضای برجام موکول به تصویب مجلس است و نه آن که بعد از امضاء بایستی برای تصویب به مجلس برود. و از این روی، ارسال لایحه برجام به مجلس حتی در صورتی که هنوز به امضاء رئیسجمهور یا نماینده ایشان نرسیده باشد نیز یک ضرورت قانونی است.
ب: و اما، هیچکس نمیتواند تعهدآور بودن برجام را انکار کند، بنابراین براساس ماده 77 قانون اساسی، سند یاد شده چه امضاء شده باشد و چه قرار است بعدا امضاء شود، باید برای تصویب به مجلس شورای اسلامی برود.
2- میفرمایند؛ توافق وین یک «معاهده جدید» نیست که به تصویب مجلس نیاز داشته باشد، بلکه «اجرای یک معاهدهای است که قبلا ایران آن را پذیرفته و بحث این است که آنها میگویند که معاهده ان.پی.تی را درست اجرا کردید یا خیر»! در این خصوص باید پرسید؛
الف: اگر «برجام» همان معاهده ان.پی.تی است چه نیازی به 12 سال چالش و بحث و مذاکره داشت؟! و اگر اجرای مفاد همان معاهده مورد نظر است، تهیه و تدوین یک «متن جدید» چه ضرورتی داشته و چگونه قابل توضیح است؟! اگر چنین بود- که نیست- نهایتا باید طی یک یادداشت از سوی آژانس و یا سازمان ملل، ایران را ملزم میکردند که مفاد ان.پی.تی را رعایت کند! آیا برجام از اینگونه یادداشتها و توصیههاست؟! یا توافقنامهای جدید و متفاوت از NPT است؟!
ب: به عنوان مثال - و فقط یک نمونه- ماده 4 معاهده ان.پی.تی، حق غنیسازی اورانیوم را بدون کمترین محدودیت در میزان غنیسازی و مقدار مواد ذخیره شده، برای کشورهای عضو این معاهده- از جمله ایران- به رسمیت شمرده است. بنابراین اگر مطابق اظهارنظر آقای رئیسجمهور، توافق وین یک معاهده جدید نیست و همان معاهده ان.پی.تی است، چرا میزان غنیسازی ایران در حد زیر 5 درصد و مقدار ذخیره مواد غنی شده، به300 کیلوگرم محدود شده است؟! و دهها سوال بیپاسخ دیگر از همین دست!
3- فرمودهاند که هیچ کشور دیگری از 5+1 هم توافق وین را به پارلمان خود نبرده است. که در اینباره گفتنی است؛
الف: آمریکا به عنوان اصلیترین طرف مقابل ما در گروه 5+1، توافق وین را به کنگره این کشور ارسال کرده و طی یک ماه و چند روز گذشته بحث و گفتوگوهای فراوانی درباره تصویب یا رد آن در کنگره جریان داشته و هنوز هم ادامه دارد. بنابراین چرا ادعا میشود که هیچ کشور دیگری از 5+1 آن را به پارلمان خود نبرده است؟! مگر آمریکا یکی از گروه 5+1 و اصلیترین آنها نیست؟!
ب: نکته در خور اهمیت آن که توافق وین برای کشور ما تعهدآور است و جمهوری اسلامی ایران را ملزم به انجام این تعهدات کرده است ولی سایر کشورهای 5+1 قرار نیست تعهدی را به کشورهای خود تحمیل کنند که نیازی به تصویب در پارلمان این کشورها باشد. تعهدات آنها از نوع واگذاری امتیاز نیست بلکه این کشورها فقط درباره میزان امتیازاتی که ایران میدهد بحث و نظر دارند، مثلاً میزان ذخیره اورانیوم زیر 5درصد غنی شده کشورمان 300 کیلوگرم باشد یا کمتر و بیشتر! و یا فلان اندازه از تحریمها تعلیق شود یا کمتر و بیشتر؟ و یا در فردو حق تزریق گاز فلوئور اورانیوم داشته باشیم یا نداشته باشیم؟! بنابراین ملاحظه میشود که تعهد آنها فقط در میزان امتیازی است که میگیرند و نه امتیازی که میدهند.
4- موافقان برجام از این سند با عنوان «فتحالفتوح»! «بزرگترین دستآورد»!، «تسلیم قدرتهای جهانی در مقابل کشورمان»! «برجستهترین معاهده تاریخ معاصر»!، «پیروزی 3 بر 2» و... یاد میکنند. و سؤال آن است که اگر آقایان، به این دیدگاه و نظرخود درباره برجام اعتقاد دارند، چرا از تصویب آن در مجلس ابراز نگرانی کرده و میفرمایند تصویب برجام در مجلس، این سند را به عنوان یک قانون مصوب مجلس، الزامآور میکند؟! قانونی شدن «فتحالفتوح»! و تثبیت «برد 3 بر 2» که باید افتخارآفرین و غرورانگیز باشد، پس چرا برای آقایان نگران کننده و دغدغه آور است؟! تعجبآور نیست؟!
5- اگر نگرانی آقایان از آن است که تصویب برجام در مجلس شورای اسلامی این سند را قانونی و الزامآور میکند باید پرسید مگر تصویب احتمالی آن در شورای عالی امنیت ملی، همین نتیجه را به دنبال ندارد؟ بنابراین چنانچه نگرانی از تصویب مجلس باشد این نگرانی از تصویب در شورای عالی امنیت ملی هم باید وجود داشته باشد. از این روی به نظر میرسد نگرانی آقایان از تصویب احتمالی برجام در مجلس نیست، بلکه نگران رد آن هستند و یا خدای نخواسته از تریبون باز مجلس نگرانند، زیرا مردم را در جریان بحث و بررسی برجام قرار میدهد که میتواند اطلاع و باخبر شدن آنان از عدم توازن میان آنچه دادهایم و آنچه قرار است -تاکید میشود قرار است- بگیریم، را در پی داشته باشد.
ممکن است گفته شود مجلس نیز میتواند برجام را در جلسات غیرعلنی بررسی کند که باید گفت واقعیات تلخ برجام بعد از مطرح شدن در میان چند صد نماینده مجلس نمیتواند در نهایت پنهان باقی بماند.
6- برجام اگر از سوی ایران و یا یکی از کشورهای 5+1 رد نشود، بعد از گذشت 90 روز از تاریخ صدور قطعنامه 2231- تضمین توافق وین- به یک معاهده بینالمللی و تعهدآور تبدیل میشود که ایران ملزم به اجرای تعهدات پذیرفته شده در آن خواهد بود. بنابراین، از این زاویه نیز، نگرانی رئیسجمهور محترم و برخی مسئولان از قانونی شدن برجام و الزام ایران به انجام تعهدات خود، بیمورد بوده و فاقد وجاهت است.
7- با توجه به این که برجام یک معاهده دو جانبه است و براساس قوانین بینالمللی معاهدهها- کنوانسیون 1969 وین- هیچیک از دو سوی این معاهده نمیتوانند نسبت به یک یا چند ماده آن از تحفظ یا «حق شرط» استفاده کنند، درباره چگونگی مواجهه ایران اسلامی با برجام، نقطهنظر و پیشنهاداتی هست که به بعد موکول میکنیم.
حسین شریعتمداری